واشنگتن تایمز روز ۵تیرماه -۲۶ژوئن در مطلبی از تام ریج درباره حمله پلیس آلبانی به اشرف۳ با عنوان لحظه غرب در مورد حقیقت ایران نوشت: موجهای فزاینده مخالفت در ایران، یادآور قیام ضدسلطنتی ۱۹۷۹، ما را به بررسی مجدد عمیق سیاست غرب دعوت میکند. در حالی که برخی ممکن است تحت تأثیر صدای آژیر درگیر شدن با رژیم آخوندی قرار بگیرند، صدای فزایندهای از صداهای مخالف طنینانداز میشود که ما را به اتخاذ رویکرد قاطعتری ترغیب میکند. یک ائتلاف قدرتمند متشکل از مقامات محترم دولتی سابق از آمریکای شمالی، اروپا، آمریکای لاتین و خاورمیانه از جامعه بینالمللی میخواهد که از این فرصت تاریخی استفاده کند و با تمام وجود آرزوهای پرشور مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک را پذیرا باشد.
با این حال، امروز، ما با یادآوری شکستهای گذشته مواجه هستیم. در این ماه، دو حادثه نگرانکننده، مسأله سیاست غرب در قبال ایران را دوباره در کانون توجه قرار داد.
اول، مقامات فرانسوی به طرز تکاندهندهای قصد خود را برای ممنوع کردن تجمع مهم مخالفان که قرار بود در اول ژوئیه در پاریس برگزار شود، اعلام کردند. سازماندهنده این راهپیمایی، شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) را تهدیدی وجودی برای حکومت ظالمانه خود میداند.
دوم، ساعاتی پس از ممنوعیت فرانسه، مقامات آلبانی، خانه هزاران تن از اعضای مجاهدین خلق یکی از اجزای حیاتی شورای ملی مقاومت، حمله وقیحانهای را به محل اقامت آنها، اشرف۳، در نزدیکی تیرانا آغاز کردند. در یک نمایش تکاندهنده از قدرت، ۱۲۰۰ پلیس، ظاهراً به دستور تهران، هجوم بیدلیل خود را آغاز کردند که منجر به تخریب بیرویه اموال، از دست دادن یک عضو بیگناه مجاهدین خلق و مجروح شدن بیش از صدها نفر دیگر شد.
چنین اعمالی نقض آشکار کنوانسیونهای بینالمللی از جمله کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان، اعلامیه جهانی حقوقبشر و کنوانسیون اروپایی حقوقبشر است.
جای تعجب نیست که آخوندها از این حمله خوشحال شدند. خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران روز چهارشنبه بهنقل از یک «منبع امنیتی آگاه» اعلام کرد که عملیات پلیس علیه اشرف۳ «نتیجه دیپلماسی قدرتمند جمهوری اسلامی و مجموعه تلاشهای دستگاههای مختلف بوده است».
ایالات متحده و اروپا خود را در میانه فصلی نگرانکننده میبینند. حمله به تنها اپوزیسیون آخوندها نه تنها آرزوهای عمیقاً گرامی مردم ایران را تضعیف میکند، بلکه پایههای ارزشهای دموکراتیکی را که ایالات متحده و اروپاییها آنها را ارج مینهند، یعنی حقوقبشر و آزادی بیان و تجمع، از بین میبرد. این نمایش ناراحتکنندهای از رضایت از تاکتیکهای اخاذی و گروگانگیری است که بهطور معمول توسط یک دیکتاتوری مذهبی بنیادگرا به کار میرود که برای چهار دهه طولانی جهان را گرفتار کرده است.
علاوه بر این، این حمله به شورای ملی مقاومت، بدبینی عمیق رژیم را آشکار میکند، و بر نقش محوری سازمان مجاهدین خلق در برانگیختن قیامهای سراسری و وارد کردن ضربات شدید به کنترل شکننده رژیم در قدرت تأکید میکند.
سایر گزینههای بهاصطلاح جایگزین، مانند بقایای سلطنت سابق، بیشتر منسوخ و بیاهمیت هستند که در شعارهای «نه به استبداد مذهبی و نه به سلطنت، دموکراسی، برابری» منعکس شده است.
تمرکز بیوقفه رژیم بر شورای ملی مقاومت و رئیسجمهور منتخب آن، مریم رجوی، گویای همه چیز است و ترس فزاینده تهران را از این تهدید وجودی آشکار میکند. زمان آن فرا رسیده است که جامعه بینالمللی به آن توجه کند.
در این لحظه حسابرسی اخلاقی، دولتها و فعالان غربی باید به این مناسبت قیام کرده و تخلفات وقیحانه رژیم ایران را که اکنون به قلب اروپا رسیده است، محکوم کنند. زیرا چنین رضایت دادنی ناخواسته به اعمال ظالمانه آنها مشروعیت میبخشد و زنجیرههای استبداد را در دوران تحولات اجتماعی بیشتر محکم میکند.
هجوم علیه جنبش مقاومت دموکراتیک اولیه ایران فراتر از اقدامات محدودکننده است. این نشاندهنده نقض شدیدی است که آزادیهای گرامی در قاره اروپا را درنوردیده است.
شک و شبهه زیادی وجود دارد که ممنوعیت فرانسه ممکن است با یک مکالمه تلفنی فوقالعاده ۹۰ دقیقهای که در ۱۰ ژوئن بین رؤسای جمهور رژیم ایران و فرانسه انجام شد، ایجاد شده باشد. رژیم همواره خواستار محدود کردن فعالیتهای NCRI و MEK در اروپا، بهویژه در فرانسه بوده است.
علاوه بر این، همانطور که در اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه منعکس شده است، به نظر میرسد حمله مرگبار پلیس آلبانی تأیید ضمنی دولت آمریکا را دریافت کرده است، دولت آمریکا که بهشدت در تلاش است تا به توافقی موقت با تهران بر سر برنامه تسلیحات هستهیی خود دست یابد.
ملتهای آزاد نمیتوانند در برابر فرمانهای دیکتاتوری مستبدان تسلیم شوند. بهعنوان جامعهیی از ملتها که از اصول دموکراسی و حقوقبشر حمایت میکنند، باید قاطعانه اعمال زور و تاکتیکهای ترس را توسط رژیمهای استبدادی مانند رژیم ایران رد کنیم.
جهان باید در همبستگی تزلزل ناپذیر با مردم ایران برای دفاع از ارزشهای گرامی دموکراتیک بهویژه در غرب بایستد. ما با هم میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که چنگال خفقان آخوندها بر قدرت، سست شده و آرزوهای مردم ایران برای آزادی، عدالت و عزت محقق شود.
اکنون زمان اقدام فرا رسیده است، بهخاطر مردم ایران، بهخاطر آرمان آزادی، و برای حفظ ارزشهای دموکراتیک مشترک. ما باید یک پیام صریح به مستبدان حاکم در تهران بفرستیم: جامعه جهانی متحد و مصمم در پایبندی خود به آرمانهای دموکراسی ایستاده است و تسلیم خواستههای دیکتاتورها از ملتهای آزاد نخواهد شد.