به‌نام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران،
به‌نام مردم غیور آذربایجان، خلق آزادی‌ستان و مجاهدپرور تبریز
و به‌یاد سرداران و سالاران گرانقدر آزادی، مجاهدان اعظم، مجاهدان شرف و حریت بشری، ستارخان، باقرخان، ثقه‌الاسلام، خیابانی و حنیف‌نژاد.
شاهدان فراموشی‌ناپذیر تاریخ معاصر ایران؛
سلام بر وادی مقدس آزادی،
خاک خونین تبریز،
آشیان شهیدان؛
سلام بر آذربایجان، سرزمین آتش و خون و آزادی، معراج‌گاه مجاهدان.
و کدام انقلابی است در سراسر جهان که از تبریز عبور کند و بر این خاک، نماز آزادی نگذارد؟
مادرها، پدرها، برادرها و خواهرها،
برای هر انقلابی، خاک تبریز، همان‌طور که گفتم، یک زیارتگاه است. یعنی هیچ انقلابی راستینی پیدا نخواهد شد که مشتاق دیدارش نباشد و نخواهد به‌زیارت این حرم آزادی بشتابد.
ولی برای یک مجاهد خلق، این آرزو و اشتیاق، اوج دیگری به‌خود می‌گیرد، چرا که یک مجاهد خلق در تبریز، هم زادگاه تاریخیش را پیدا می‌کند و هم زادگاه سیاسی و عقیدتیش و هم زادگاه تشکیلاتیش را.
زادگاه تاریخیش، از این حیث که در تاریخ جدید ایران اصل و نَسَب تاریخی ما به‌ مجاهدین صدر مشروطه می‌رسد، به ستّار و باقر. تفنگ سردار را بوسیدیم و بدوش انداختیم.
از حیث عقیده و مرام هم ما ادامه و کمال‌یافته همان اسلامی هستیم که در غریو گلوله‌های سردار نطفه بست؛ وقتی که پرچمهای سفید ننگ و تسلیم را از هم می‌درید و پرچم سرخ حسینی را بر در خانه‌های تبریز به‌ اهتزاز درمی‌آورد؛ اسلامی که در غریو تفنگهای مجاهدین، همه محلات تبریز را از ارتجاع و استبداد تهی کرد. هزاران هزار بار از میان آتش و خون گذشت، علیه استعمار شورید، روی اسب سردار، کوه و دشت را درنوردید، در مردانگی و مروّت و مردم‌دوستی علی‌گونه، در سردار تجلّی کرد. با نامردان هرگز سازش نکرد. جانب محرومان را هیچ‌وقت رها نکرد و چه رنجها و چه محرومیتها و چه تهمتها که تحمل نکرد.
یک روز در کسوت سردار به کالسکه نشاندنش در شب عید ۱۲۸۹ از تبریز محترمانه به تهران تبعیدش کردند بعد آنجا همه به‌اصطلاح متلکهای روشنفکرها و فلانالدوله‌ها و فلانالسطنته‌ها را نثارش کردند که این سردار لهجه دارد و این سردار سواد ندارد. تا در پارک اتابک، به‌ تیر دشمنان جَرّار زانویش را فلج بکنند، دق‌مرگش بکنند. ولی سردار که نمرد، در تهران ریشه کرد، سرچشمه شد، نه، آتشکده شد، مگر نه که سرزمین آذر، از آذرآبادگان آمده بود؟ یک شعله‌اش رفت به‌گیلان، جنگید و جنگید، ”کوچک‌خان“ شد؛ شعله‌های دیگرش، رودبارهای پرخروش دیگرش، هر کدام راه ولایتی را در پیش گرفتند. رفتند و همه‌جا آتش به‌پا کردند. پیام آذرخش را از آذرآبادگان بردند و در فراز همه کوهها و جلگه‌ها به‌پا داشتند؛ ”مدرس“ها شدند، ”مصدق“ها شدند، ”فاطمی“ها شدند، سرداران، همه‌جا ریشه کردند، بچه کردند و امروز ما نواده‌های آنها هستیم…
و بعد از ۱۵خرداد... حالا فهمیده بودیم که اسلام حسینی ما، نه اسلام مشروعه‌خواهها، که جلو ستارخان هم ایستادند و به او و نظایرش هم که آزادیخواه بودند، کافر و بابی گفتند. بله، همین اسلام حنیف کارگر و دهقان را می‌خواهد، جامعه بی‌طبقه توحیدی را می‌خواهد. این‌جا بود که معطل نشدیم، مَرکَب عشق و امید سردار را سوار شدیم، تفنگش را هم بوسیدیم و برداشتیم، مثل ”علی‌موسیو“ و ”حاج‌علی دوافروش“ ـ که شماها باید خوب بشناسیدشان ـ ”مرکز غیبی“ درست کردیم. رفتیم و رفتیم.
هر وقت که راه پرفراز و پرتنگنا بود، پرفراز و نشیب بود، هر وقت که فشارها زیاد بود، درست مثل سربازهای سردار در بحبوحه جنگهای تبریز، صدای صمیمی سردار را شنیدیم که با عتاب می‌گفت: ”آهای، آهای، آنام قربان“ و بلند شدیم. این‌که مهّم نبود، تعداد ما کم بود و تعداد مستبدّین زیاد بود. مگر قرآن نگفته بود: ”چه بسیار گروه‌های کم و اندک که با اعتقاد و آرمان بر گروه‌های بسیار، ولی بی‌آرمان و بی‌اعتقاد، پیروز می‌شوند، چرا که خدا یار مقاومت‌کنندگان است. کَم من فئه قَلیله غَلبت فئه کثیره باذن‌الله والله مَع‌الصابرین“ (سوره بقره آیه ۲۴۹).
بله، این تکیه کلام سردار در گوشمان طنین می‌انداخت، آنجا که می‌گفت ”آزادان، آز، چخدان چخ، گریلر“.
و این‌طور بود که امروز فرزندان و نوادگان سردار زیاد شدند. چرا که از هر قطره خون سردار و هر مجاهدی که بر خاک افتاد، دهها مجاهد برخاست؛ لاله‌ها روییدند: ”کمثل حبّه انبتت سَبع سنابل فی کل سنبله مأته حبه والله یضاعف لمن یشآء والله واسع علیم (سوره بقره آیه ۲۶۱).
همانند دانه‌یی که هفت خوشه می‌رویاند که در هر خوشه، صد دانه و خدا چند برابر می‌کند بر آن چه بخواهد، و خدا گشایش‌دهنده علیم است… “
به این ترتیب اگر ستاره‌های این خلق را هر بار در آسمانهای شهادت غرق کردند اما باز هم آسمان این میهن همیشه غرق ستاره‌ها بود و چنین بود که از خون سرداران و سالاران آزادی، نسل جدیدی خوشه کرد.
در گذرگاه شب تار، همان جایی که ستارخان روی دروازه نور پیکار می‌کرد، اخگران سرخ خوشه زدند، ”ثقه‌الاسلام“ها، ”شیخ سلیم“ها، ”خیابانی“ها، فرزندان ”علی موسیو“ و ”حاج‌علی دوافروش“، ”حنیف‌نژاد“ها، ”سعید محسن“ها، ”بدیع‌زادگان“ها، ”صمد“ها، ”گلسرخی“ها و هزاران گل سرخ دیگر (ابراز احساسات پرشور جمعیت)
خوشه‌ها بسته ستاره،گل گل؛ خوشه اخگر سرخ، با طنینهای سترگ، عاقبت کوره خورشید گدازان خواهد شد. و طومار هر گونه ستم و استثمار را درهم خواهد پیچید…
بله ما تمام خلقت و طبیعت را گواه می‌گیریم که سرانجام زمستان بهره‌کشی و استثمار سپری خواهد شد و با به‌ کمال‌ رسیدن انقلابمان باز هم روح سردار، خنده بر لب، هم‌چو گل خورشید بر کوه بلند، جلوه خواهد کرد.
سردار ملی همیشه این‌طور می‌اندیشید: هر وقت دل ایران آزاد شد، دل من نیز آزاد خواهد شد. وقتی تبریز بخندد، دل من هم خواهد خندید. (ابراز احساسات پرشور جمعیت)
و ما مجاهدین، امروز، بر آنیم که دل تبریز را، یعنی نبض تمام ایران را به‌ شادی و لبخند بیاوریم تا سردار هم بخندد.
داشتم زادگاه تاریخی، سیاسی و عقیدتی مجاهدین خلق را می‌گفتم در تبریز، که حالا می‌رسیم به‌ زادگاه تشکیلاتی ما که فکر می‌کنم با وجود شهید بنیانگذار محمد حنیف‌نژاد، احتیاجی به‌شرح ندارد...
باز سردار فرزند دیگری را فرستاد سایر خواهران و برادرانش را جمع کند در گوشه و کنار کشور پس این تبریز، شهر مشعل‌داران برای هر مجاهد خلق نه یک دیار، دیار غیر… و نه یک وادی ناآشنا، بلکه زادگاه دردآشنای سیاسی، عقیدتی و تشکیلاتی‌اش هم هست که امروز من هم به‌زیارتش نایل شده‌ام. بار خدایا، ما را برای میراث سردار و همه اولیای سردارانت شایسته کن.
خدایا شهدای آزادی را که شهدای راه تو هستند، مار شایسته کن برای برداشتن کوله بارهاشان. پس ما را برای این شهر، شهر ستّار و خیابانی، شهر مجاهدان و مبارزان، شهر ۲۹بهمن، فرزندان شایسته‌یی قرار بده، آن‌قدر که کاری کنیم که آذربایجان و بل تمام ایران به‌طور پایدار و مستمر لبخند شادی بر لب داشته باشد، چنان‌که سردار می‌خواست…
پس به‌گفته معلم کبیر تبریز شهید تمام خلق خیابانی کبیر، ای آزادیخواهان که عهد و میثاق بستهائید یا بمیرید و یا ایران را آزاد کنید. بیائید قول شرف خود را تکرار کنید که ایران را به آزادی واقعی نائل خواهید ساخت. ولی ما چطور امروز انقلابمان را در مسیر اکمالش، در مسیر آزادی ضداستعماری پیش خواهیم برد؟ چطور عهد و میثاق خونینمان را با خلق وفا خواهیم کرد؟‌ آیا فداکاری و جانبازی در گذشته ما کم بوده؟ نه بخدا قسم. اساساً از این جهت ما کمبودی نداشتیم. البته رفیقان نیمه راه زیاد بودند....
ولی فداکاریها آن‌چنان برگهای زرین و طلایی می‌سازند، آن‌قدر زیاد که این چیزها در لابلاش بسهولت گم می‌شود. مگر غیرت و شرف و مردانگی و فداکاری از آنچه در تبریز به ظهور رسید بیشتر هم می‌شود؟‌ آیا مرحوم ثقهالاسلام شهید مظهر مقاومت و وفاداری تمام مردم تبریز و آذربایجان به‌طور اخص و سراسر ایران به‌طور اعم گواه این نیست؟‌
مگر در دهم محرم سال ۱۳۳۰هجری درست در روز عاشورا در حالی که خیلی‌ها به میزرا علی آقا ثقهالاسلام می‌گفتند که از شهر برو بیرون تا مبادا قزاقها طناب رو به گردنت بیاندازند. او مرد و مردانه نایستاد. مگر نخروشید که شماها اگر می‌توانید از شهر بیرون بروید اما من کار خودم را به خدا می‌سپارم.
آن روز ثقه الاسلام گفت وقتی در زمان شکست عباس میزرا،‌ آقا میرفتاح جلو افتاد و تبریز رو به دشمن تسلیم کرد. از آن زمان ۱۰۰سال می‌گذرد و نام آقا میرفتاح همیشه به بدی یاد می‌شود. شما چگونه خرسندی می‌دهید که من در این آخرین روزهای زندگی از ترس مرگ خودم را به پناهگاهی بکشم و تبریز را در دست دشمنان بگذارم.
بعد هم در پای دار سایرین رو دلداری می‌داد که رنج ما دو دقیقه بیش نیست پس از آن یکباره خوش و آسوده خواهیم بود. تازه باز هم پای دار آمدند سراغش که بیا این نامه را امضا کن که جنگ رو مجاهدین آغاز کردند. قزاقها می‌خواستند نشان بدهند که جنگ را تبریز شروع کرده است. تبریز پیمان شکسته است. ولی او فریاد زد نه اینها دروغ است و خودش به پای دار رفت.
بنابراین به‌سادگی حاضر بودند میرزا علی ثقهالاسلام را آزاد کنند، اگر امضا می‌کرد ولی ثقهالاسلام فریاد زد که اینها دروغ است. بعد شهدای تبریز، شهدای تمام ایران، شهدای تمام خلق یکی یکی پای دار رفتند و شهید شدند، حتی دو جوان علی موسیو به نامهای قدیر و حسن که وقتی طناب دار را به گردنش می‌انداختند فریاد زد «زنده باد ایران». (ابراز احساسات جمعیت)
پس فداکاری کم نبوده وقتی عین الدوله گفت تبریز را محاصره کنید. ارزاق را به رویش ببندید. محاصره اقتصادی کنید. مجاهدین پیغام فرستادند اگر از گرسنگی بمیریم تسلیم استبداد نمی‌شویم. مجاهدین در حالیکه از پیش گلوله رفتن مضایقه نمی‌کنند. از نیامدن آذوقه چه بیم خواهند داشت؟ این همان روزگاری بود که تبریز از علف بیابان تغذیه کرد ولی مقاومت کرد و خندید. تبریز خندید. سردار خندید. کدام محله تبریز بود که وقتی می‌شنید سردار میاد نخنده؟ همان روزگاری که در یک روز بیشتر از ۵۴۰توپ در روز به شهر شلیک می‌کردند.
به قول یکی از نویسندگان همه اینها را صدای زنبور حساب می‌کردند. کودکان ۱۰ساله گلوله‌های توپ را جمع‌آوری می‌کردند. بعد از این‌که می‌خورد به جایی. در حالیکه هنوز گرم بود، می‌رفتند آنها را برمی‌داشتند و بازی می‌کردند. پس اشکال کار کجا بود؟‌ گوش کنیم،‌خیابانی چه خوب گفت.
ششم اردیبهشت ۱۲۹۹- آزادیخواهانی که در تبریز قیام کردند مانند قشونی هستند که باید از رودخانه‌ای گذشته به جانب منزل مقصود رهسپار شوند. برای جلوگیری از تعقیب قشون که از دنبال می‌آید و برای ممانعت حملاتی که از پشت سر خواهند نمود باید پلی که از روی آن عبور کرده‌ائیم پشت سر خراب کنیم. حالا آزادیخواهان فوری و مرتجع که ناگهان جلوی این قیام افتاده و می‌خواهند تندتر از همه وارد پل شوند. پیش روی آزادیخواهان قصد انهدام پل را دارند. تا موفقیت و نجات را به روی ما ببندند. بله اشکال از همین جا بوده. از خراب نکردن قاطع پلها وقتی کار ریشه‌ای نباشد. این‌طور خواهد شد. آنها دوباره برخواهند گشت...
بگذارید ببینیم در انقلاب مشروطه شکست ما از کجا شروع شد؟ آخر آدم عاقل نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شود. آن دفعه از کجا شروع کردند از دو خط موازی با هم. هم سیاسی و هم نظامی. خط سیاسی‌اش از کجا بود؟ سرکوب شو راها. سرکوب مجلس شورا. سرکوب انجمن ها و همه می‌دانیم که باز هم تبریز در انجمن ها پیشتاز بود. نخستین شهری که انجمن و شورا ایجاد کرد.
هارتوئیچ ضمن گزارشش به پترزبورگ این‌طور نوشت: تمام قدرتها از مدتها پیش عملاً در دست انجمن محلی تبریز است که متنفذتر از سایر انجمن هاست و در تهران شعبه‌ای دارد که کلیه وکلای مجلس گوش بفرمان آنند.
بعد هم تبریز وکلای واقعی‌اش را انتخاب کرد و به مجلس فرستاد. چنین مجلسی بود که محمدعلی میرزا به توپ بست. فرمانش را ببینید بعد از به توپ بستن.
چون خدا شخص ما را حافظ مملکت و مردم و دارنده تاج و تخت و حامی مذهب مقدس اسلام فرموده و چون ما مقصودی جز اصلاح و آسایش مردم و اجرای قوانین عدالت نداریم. حکم می‌نمائیم که مجلس را مرکب از اشخاص متدین و عاقل به توفیق خدا و توجه امام دواز هم در ۱۹شوال منعقد خواهیم کرد. یعنی قول می‌دهد که مجلس را دو ماه بعد منعقد خواهد کرد. بعد هم حساب تبریز را جدا می‌کند. لاکن یاغیان تبریز طوری از افساد و خونریزی مقصرند که دولت نمی‌تواند از تقصیر آن اراذل بگذرد. به همه اعلام می‌شود تا مدتی که نظم در تبریز برقرار نگردیده، یاغیان قلع و قمع نشده‌اند و اهالی بدبخت آن شهر از شر این اشخاص خلاص نگردیده‌اند تبریز از این حکم مستثنی خواهد بود. بعد از دو ماه هم آب پاکی را روی دست همه ریخت و این‌طور نوشت: جناب مستطابان حجج الاسلام عزم ما همه وقت به تقویت اسلام و حمایت شریعت حضرت نبوی بوده و هست. حالا که مکشوف داشتید تأسیس مجلس با قواعد اسلامی منافی است و حکم به حرمت دادهائید و علمای ممالک هم به همین نحو کتباً و تلگرافاً حکم به حرمت نموده‌اند در اینصورت ما هم از این خیال بالمره منصرف و دیگر هم‌چو مجلسی دیگر هیچ عنوان نخواهد شد. ملاحظه می‌کنید اینجا روشن می‌شود که چرا باز پدر طالقانی فریاد می‌زد صدها بار گفتم که مسأله شورا از اساسی‌ترین مسأله اسلامی است اما نکردند و می‌دانم چرا نکردند.
اقدام دیگری که به موازات این خط پیش رفت خلع‌سلاح مجاهدین بود. اگر سلاح را از دست ستار و مجاهدین در نمی‌آوردند دیگر قضایا نمی‌توانست آنطور پیش برود. مگر مجاهدین چه کرده بودند؟ مگر مجاهدین امروز هم مثل مجاهدین آن روز چه کرده بودند. مگر سلاح را جز در راه خلق و خالق بکار گرفته بودند. اما کردند کاری را که نباید می‌کردند. که ما شرحش را می‌گذاریم برای بعد. آنچه که مهم است همین اتهاماتی است که از مجاهدین صدر مشروطه تا مجاهدین امروز تکرار می‌شد. ولی بگذارید نصیحت بکنیم به آن آقایون. که نکنند، نکنند از این برخوردها نکنند. برخوردهای غلط، غیراصولی، ضداسلامی و ضدانسانی. قبل از همه به ضرر کسی تمام می‌شود که این کارها را می‌کند. (ابراز احساسات جمعیت)
و امروز در آستانه انتخابات مجلس شورای ملی، با اهمیتی که این دوره دارد، بایستی به‌عرضتان برسانم. ما نشستیم شورایی تشکیل دادیم که صالح‌ترین کاندیداها را در کادر برنامه ۱۲ماده‌یی که برای ریاست‌جمهوری خود من عنوان شده بود، به‌مجلس بفرستیم، چون مسأله ما، مسأله برنامه است و نه مسأله فرد. از آنهایی که در کادر گزینش ما، دعوت‌مان را پذیرفته بودند، از شورایی که تشکیل داده بودیم و هیأتی را که تشکیل داده بودیم، سعی کردیم بهترینها را انتخاب بکنیم. برای شما و برای تبریز، به‌خاطر اهمیتش، به‌خاطر آن‌که گفتم زادگاه عقیدتی‌ـ سیاسی‌ـ تشکیلاتی ماست، بهترین خودمان را، برادر مجاهدم موسی را انتخاب کردیم و به‌ شما پیشنهاد می‌کنیم. من امروز محور و لنگر تشکیلاتیمان را به‌ شما پیشنهاد می‌کنیم. بارها از برادر شهید و بنیانگذارمان محمد شنیدم؛ هم در دورانی که ما زندان بودیم و هم مدت کوتاهی که او هنوز در بیرون بود، جزء کسانی که نام می‌برد که تا آخر در این راه خواهند ایستاد، در صدرشان موسی بود. چه در روزگاری که یک‌سال در فلسطین بسر برد و چه در زمانی که دستگیر شد و ساعتی بعد ما پیکر نیمه جان و بیهوش او را دیدیم که سیاه شده بود و بعد فهمیدیم که در ورود با سر زده بود به میز و فرقش شکافته بود و خونین شده بود. بعد به بیمارستان بردند و جراحی‌اش کردند و هنوز هم غده‌ای در سر دارد. ولی باز هم دژخیمان از سیاه کردن تمام پیکرش خودداری نکردند. در بیدادگاه هم مرد و مردانه دفاع کرد. از تبریز گفت. از خلق گفت. از ایران گفت. از سرداران گفت. به راستی بگویم. عادت به تعریف نداریم. اما به‌مثابه یک گزارش به شما همشهری هاش، به شما خلق قهرمان تبریز بایستی گزارش بدم. بعد از ضربه چپ نماها اگر مردان استوار و آهنین عزمی هم‌چون موسی نبودند به راستی که دشمن اثری از ما به جا نمی‌گذاشت. باز هم در یک کلام وقتی که چپ نماها شایعه می‌کردند که تمام مجاهدین تغییر مکتب و مسلک دادند و از اسلام خارج شدند. مسأله موسی آن‌قدر روشن بود که خودشون هم می‌گفتند به جز موسی. بعد هم بسیاری گزارشات از ساواک شنیدیم که اگر خیابانی را نبرید تعداد نادمین زندان کم خواهد بود. ببریدش تا نادمین زیاد شوند.
پس امروز مادران تبریزی من! پدرها، برادرها و خواهرها! من به‌ شما تبریک و تهنیت می‌گویم، برای چنین کاندیدایی. ما چکیده و عصاره مکتبی و تشکیلاتی خودمان را تقدیم شما کردیم (ابراز احساسات جمعیت) انتخاب بقول خیابانی کبیر همان لحظه یگانه آزادی است. برادرها و خواهرها چرا نیروهایمان را علیه هم هدر کنیم. آیا درس گرفتن از آن تجارب تلخ کافی نیست. بگذارید این بار سرداران بخندند. بگذارید امروز تبریز و ایران بخندند. اما هیهات اگر نصیحت ها اثر می‌کرد تابحال وضع خیلی بهتر از این چیزها می‌بود. بنابراین من فقط یک کلام دارم که در مقابل همه این چیزها باز هم از قول خیابانی کبیر، ‌خیابانی معلم، خیابانی شهید تکرار بکنم. از قول ویکتور هوگو خیابانی در یکی از سخنرانیهاش این‌طور گفت: درهای پارلمان را به روی جوانان نبندید والا آنها میدانهای عمومی را به روی خود خواهند گشود و ما خواهیم گشود. (ابراز احساسات جمعیت)
و حالا این شمائید که تصمیم می‌گیرید، شمائید که سرنوشت می‌سازید،‌ آن که از تک‌تک مجاهدین خلق بر میاد، آن است که هم‌چون تمام سرداران و تمام معلمان خلق هم‌چون خیابانی شهید باز هم تا آخرین لحظه حیات فریاد بزنیم. او هم در آخرین لحظه حیاتش این‌طور در تبریز فریاد زد:‌ من کشته شدن را به تسلیم ترجیح می‌دهم. من پیش دشمن زانو نمی‌زنم. من فرزند انقلاب مشروطیت ایرانم. من از اعقاب بابک خرمدینم.
سلام بر خلق، سلام بر آزادی
سلام بر تبریز قهرمان
🙏لطفا به اشتراک بگذارید    
مهر 13, 1401

خانم #مریم_رجوی: به‌رسمیت شناختن حق ملت ایران برای سرنگونی دیکتاتوری دینی و…

پیام به کنفرانس بین‌المللی در مقر ملل متحد- ژنو دوستان عزیز مردم و مقاومت ایران!…
ارديبهشت 03, 1402

آموزش برای نسل جوان شماره هجده - #مسعود_رجوی - #مجاهدین_خلق #نه_شاه_نه_شيخ

https://youtu.be/tGVtxFeKuaQدانشجو زندانی - دزد و قاتل در حکمرانی مسعود رجوی-۲۲ بهمن ۱۳۸۰ موقع انقلاب ضدسلطنتی…
آبان 13, 1402

پیام خانم #مریم_رجوی – این یک شکست اخلاقی برای سازمان ملل و…

in مریم رجوی

by Super User

https://vimeo.com/881009882 پیام خانم مریم رجوی به تظاهرات در ژنو علیه ریاست تحمیلی رژیم قتل‌عام بر…
اسفند 02, 1402

بیان حقیقت برای مردم ایران و ثبت در تاریخ ـ نوشته نصرالله…

in مسعود رجوی

by Super User

https://vimeo.com/792358174در قسمت چهارم یک نامه دولتی سوئیس درباره پرونده برادر مسعود از نظرتان گذشت که…
تیر 04, 1401

آموزش برای نسل جوان (قسمت اول) - مسعود رجوی

مسعود رجوی- ۱۴بهمن۱۴۰۰ سیاست «نه شاه، نه شیخ» تکامل تاریخی راهبرد مصدقی موازنهٴ منفی است…
بهمن 16, 1400

#مسعود_رجوی : لوش و لجن ریختن بر سر انقلاب ضدسلطنتی و پابوسی…

https://youtu.be/Ket0clbpRfs مسعود رجوی- ۱۴بهمن۱۴۰۰ لوش و لجن ریختن بر سر انقلاب ضدسلطنتی و پابوسی شاه…
خرداد 02, 1403

مسعود رجوی: خامنه‌ای می‌گوید ملت نگران نباشند هیچ اختلالی در کار کشور…

in مسعود رجوی

by Super User

مسعود رجوی-۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خامنه‌ای می‌گوید ملت نگران نباشند هیچ اختلالی در کار کشور پیش…
مرداد 17, 1402

خانم #مریم_رجوی: می‌گوییم هرچه می‌خواهید برای مقابله با قیام‌ها و مقابله با…

in توییت مریم رجوی

by Super User

می‌گوییم هرچه می‌خواهید برای مقابله با قیام‌ها و مقابله با جایگزین دموکراتیک به دولت‌های مماشاتگر…
شهریور 22, 1399

مریم رجوی:‌ نوید افکاری در جان رزمندهٔ‌ هزاران کانون شورشی به‌ رزم…

ضحاک مار بدوش ولایت فقیه در جنایت بزرگ دیگری نوید افکاری را سربدار کرد، اما…
ارديبهشت 12, 1402

آموزش برای نسل جوان شماره بیست و چهار - بعد از ترکیدن…

بعد از ترکیدن حباب «سلطنت انتخابی» بچه شاه در «فراسوی» سلطنت و جمهوری برای این‌که…
ارديبهشت 20, 1399

تبیین جهان- شماره ۱۸

in تبیین جهان

by Super User

ارديبهشت 19, 1399

از نگاه مسعود رجوی - عاشورا و دو اسلام سراپا متضاد

وقتی فضا و شرایط سخت و بغرنج است، کار آنهایی است که به‌قول حضرت‌ حسین…
مرداد 17, 1401

آموزش برای نسل جوان (شماره۱۲) - مسعود رجوی

https://youtu.be/imKjPKwx7Woمجاهدین خلق ادامه‌دهندگان راه مجاهدان صدر مشروطه در مدار جدید تکاملی بورژوازی سازشکار ضدانقلابی همدست…
مهر 22, 1400

تبیین جهان قسمت پنجم - #مسعود_رجوی - به‌طور درونجوش، انسان به حاصل…

in تبیین جهان

by Super User

دوم: تفاوت تشریح و تبیین، یا علم و فلسفه پاسخهایی که از اصول اسلام به…
فروردين 22, 1400

مریم رجوی: خامنه‌ای اولین مسئول کشتار بزرگی است که در میهن ما…

عموم جوانان کشور را به همبستگی و کمک به بیماران و مردم آسیب‌پذیر فرامی‌خوانم موج…
دی 09, 1402

#ایران - پیام خانم #مریم_رجوی به‌ مناسبت میلاد مسیح و آغاز سال…

in مریم رجوی

by Super User

 https://vimeo.com/897605845 هموطنان عزیز مسیحی، یاران مسیح و حضرت مریم، زحمتکشان برای آزادی، برادری و صلح…
مرداد 17, 1401

خانم مریم رجوی: حسین خون خدا، خون جاری دوران در رگ‌های قیام‌کنندگان…

سخنرانی در مراسم عاشورای حسینی مجاهدین! و شورشگرانی که دادخواهی خون پیامبر جاودان آزادی را…
مهر 07, 1399

ارتش آزادیبخش ملی ایران شماره 28 مسعود رجوی

https://www.youtube.com/watch?v=RlWkhsnUYDg
فروردين 25, 1403

دیدار و گفتگوی خانم مریم رجوی با نماینده کنگره آمریکا گرگ استوبه

in مریم رجوی

by Super User

پنجشنبه ۲۳ فروردین مریم رجوی با آقای گرگ استوبه نماینده کنگره آمریکا به‌صورت آنلاین گفتگو…
ارديبهشت 22, 1402

توییت خانم #مریم_رجوی: سران رژیم آخوندی باید به‌خاطر ۴دهه جنایت علیه بشریت…

in توییت مریم رجوی

by Super User

سران رژیم آخوندی باید به‌خاطر ۴دهه جنایت علیه بشریت در مقابل عدالت قرار بگیرند و…
شهریور 18, 1399

مریم رجوی: خامنه‌ای و روحانی کودکان را به میدان مین کرونا می‌فرستند

خانم مریم رجوی طی پیامی اعلام کرد: کارگزاران و کارشناسان رژیم یکی پس از دیگری…
ارديبهشت 07, 1399

تبیین جهان - شماره نهم

in تبیین جهان

by Super User

ارديبهشت 20, 1399

تبیین جهان- شماره ۲۰

in تبیین جهان

by Super User

آبان 14, 1399

شورشگران پیروزی می‌سازند - مسعود رجوی

مسعود رجوی: سرنوشت ایران با قیام فرزندان رشیدش در میدان فدا و مجاهدت نوشته می‌شود…
بهمن 19, 1399

خامنه‌ای: آمریکا و سه کشور اروپایی حق ندارند شرط و شروط برای…

خامنه‌ای: آمریکا و سه کشور اروپایی حق ندارند شرط و شروط برای برجام تعیین کنند.…
مرداد 22, 1401

مسعود رجوی - ۲۲مرداد ۱۴۰۱: دربارهٴ حملهٔ فجیع به سلمان رشدی به…

مسعود رجوی- ۲۲مرداد ۱۴۰۱ دربارهٴ حملهٔ فجیع به سلمان رشدی به فتوای خمینی در بهمن…
فروردين 04, 1401

مسعود رجوی- نوروز ۱۴۰۱ - تغییر آتش‌بنیان و قیام‌آفرین برای انقلاب دمکراتیک…

https://www.youtube.com/watch?v=dqH-_Axo_18مسعود رجوی- نوروز ۱۴۰۱ تغییر آتش‌بنیان و قیام‌آفرین برای انقلاب دمکراتیک نوین رو در روی…
ارديبهشت 20, 1399

تبیین جهان- شماره ۲۱

in تبیین جهان

by Super User

اسفند 13, 1398

مسعود رجوی من کیستم؟

https://www.youtube.com/watch?v=xIBzyBzn5Y8
ارديبهشت 27, 1399

مسعود رجوی - پیام شماره ۱۲- اهریمنان عمامه‌دار نوروز مردم ایران را…

 مسعود رجوی - پیام شماره ۱۲ - اهریمنان عمامه‌دار نوروز مردم ایران را در فاجعه…
بهمن 04, 1398

مسعود رجوی - مسئله اصلی قیام

https://www.youtube.com/watch?v=i3XJXpd9Plw
تیر 29, 1397

پرتوی از سوره بروج - مسعود رجوی

https://www.youtube.com/watch?v=pGZZzzrLSlo
فروردين 03, 1400

مسعود رجوی: تودهنی خامنه‌ای به روحانی و سرخ‌کردن صورت خود با سیلی…

تو دهنی خامنه‌ای به روحانی و سرخ کردن صورت خود با سیلی برای آب‌بندی نظام…
مهر 28, 1399

مسعود رجوی: سرنگونی محتوم استبداد دینی با ترامپ و بی‌ترامپ در تقدیر…

مسعود رجوی: تمام محاسبات و سرمایه‌گذاری خامنه‌ای و روحانی و ظریف بر روی انتخابات آمریکا…
ارديبهشت 06, 1401

تبیین جهان قسمت بیست و سوم - #مسعود_رجوی - آموزشهای ایدئولوژیکی #مجاهدین…

in تبیین جهان

by Super User

در قسمتهای قبل گفتیم که تکامل یک مجموعه و یک کلیت واحد است، درست مثل…
خرداد 28, 1399

مسعود رجوی - سخنرانی در دانشگاه تهران - ۴ بهمن ۱۳۵۷

گزیده سخنرانی برادرمجاهد مسعود رجوی در مسجددانشگاه پس از آزادی از زندان رژیم شاه خائن…
بهمن 18, 1400

بازخوانی سرنوشت انقلاب در پیامهای رهبر مقاومت به‌مناسبت سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مردم…

بازخوانی سرنوشت انقلاب در پیامهای رهبر مقاومت به‌مناسبت سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران – ۲۲بهمن…
بهمن 16, 1398

گزیده پیام مسعود رجوی در 22 بهمن 1365 قسمت اول شنبدن این…

گزیده پیام مسعود رجوی در 22 بهمن 1365 قسمت اول شنبدن این سخنان رهبر مقاومت…
ارديبهشت 19, 1399

از نگاه مسعود رجوی - عاشورا و دو اسلام سراپا متضاد

وقتی فضا و شرایط سخت و بغرنج است، کار آنهایی است که به‌قول حضرت‌ حسین…
بهمن 09, 1398

#مسعود_رجوی - مجاهدین چه می‌خواهند

#مسعود_رجوی - مجاهدین چه می‌خواهندhttps://www.youtube.com/watch?v=LU3Rbdlnx9A
تیر 04, 1401

آموزش برای نسل جوان (قسمت اول) - مسعود رجوی

مسعود رجوی- ۱۴بهمن۱۴۰۰ سیاست «نه شاه، نه شیخ» تکامل تاریخی راهبرد مصدقی موازنهٴ منفی است…