فروغ فرخزاد:
من فکر میکنم کار هنر، بیان کردن و ساختن مجدد زندگی است. و زندگی چیزی است که موقعیت متغیری دارد و جریانی است که مرتب در حال تغییر شکل است. در نتیجه این هنر در هر دوره ماهیت خودش را دارد و اگر اینطور نباشد، هنر نیست و یک جور تقلب به حساب میآید.
امروز همه چیز عوض شدهاست و زندگی ما ربطی به زندگی حافظ و سعدی ندارد. من فکر میکنم زندگی من حتی با زندگی پدرم متفاوت است.
تلقیای که آدم امروز از زندگی دارد، با آدم بیست سال پیش عوض شدهاست؛ مفاهیمی مثل عشق، مذهب، شرافت، اخلاق و ... . به نظر من مفاهیم زاییده شرایط محیط هستند، پس این مفاهیم هم امروز برای ما عوض شدهاند.
اگر بخواهم عشق را مثال بزنم؛ مجنون همیشه سمبل پایداری و استقامت در عشق بوده اما من که امروز عشق را به نحو دیگری میبینم، معتقدم این پرسوناژ، خیلی احمقانهای است. وقتی که علم روانشناسی مجنون را برای من تجزیه و تحلیل میکند، او را یک بیمار معرفی میکند که میخواسته خودش را آزار بدهد. به همین دلیل میگویم مفاهیم عوض میشوند.
لطفا به اشتراک بگذارید: