سخنرانان
حنانه امانپور
مینا انتظاری: زندانی سیاسی در رژیم آخوندی
دکتر فیروز دانشگری: پروفسور جراح در دانشگاه اوهایو
پارسا آریا
بهرنگ برهانی
حنانه امانپور:
بحث امروز ما در پسزمینه نگرانی فزاینده در مورد نقش رژیم ایران در خاورمیانه و فراتر از آن قرار دارد. افزایش نقض حقوقبشر در داخل ایران، جاهطلبیهای هستهیی شتاب یابنده و نقش تأثیرگذار آن در مناقشات منطقهیی سهگانه پیچیدهای از چالشها را ارائه میدهد که توجه فوری و اقدام قاطع ما را میطلبد.
نفوذ رژیم ایران در خاورمیانه، بهویژه از طریق حمایت از گروههای نیابتی و دخالت در کشورهایی مانند سوریه، یمن، لبنان و نوار غزه، یکی از بازیگران اصلی درگیریهای جاری بوده است. هدف از این بحث، آشکار کردن ماهیت چندوجهی دخالت رژیم ایران و پیامدهای آن برای ثبات منطقه است.
چرا رژیم ایران از ۱۶ مهر تاکنون بیش از ۲۲۰ اعدام را اعلام کرده است؟ این تعداد نگرانکننده و فزاینده اعدامها، از جمله اعدام خردسالان و مخالفان، گویای سرکوب داخلی و وضعیت حقوقبشر در ایران است. ما بهدنبال درک انگیزههای پشت این اقدامات و پیامی هستیم که رژیم ایران برای شهروندان خود و جهان ارسال میکند......................
مینا انتظاری-زندانی سیاسی در رژیم آخوندی:
سلام به همه خانمها و آقایان. از فرصتی که دادید تا با شما صحبت کنم بسیار سپاسگزارم. امروز من بهعنوان یک زندانی سیاسی سابق که هفت سال در زندان بوده و وحشت آنچه را که در زندانهای ملایان رخ میدهد، از جمله شکنجه، قتلعام، و جنایات هولناک علیه بشریت دیده است، در برابر شما ایستادهام. من بهعنوان شاهد جنایات رژیم ایران و برای گفتگو درباره وضعیت وخیم حقوقبشر در ایران به اینجا آمدهام. اما همچنین اینجا هستم تا از اعضای هر دو حزب کنگره که از ارزشها و تعهدات اصلی آمریکا بهعنوان ملتی متعهد به حقوقبشر دفاع کردهاند قدردانی کنم. مبارزه برای دستیابی به یک جمهوری ایرانی طولانی بوده است. از طریق بسیاری از قطعنامههای کنگره، شاهد بودهایم که چگونه اعضای کنگره از هر دو حزب حمایت صریح از آرمانهای مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین و دولت و غیرهستهیی ایران را ابراز کردهاند، در حالیکه نقض شدید حقوقبشر و حمایتهای رژیم ایران از تروریسم را محکوم کردهاند. ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور رژیم، یک قاتل کلان و مسئول قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۹۸۸ از جمله همه همسلولیهای سابق من است.
در سال ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۶۰۰ نفر زیر نظر او اعدامشدهاند. چرا جامعه جهانی چشم خود را بر این حقایق میبندد؟ از سال ۲۰۱۷، شاهد موج اعتراضات گسترده در سراسر ایران بودهایم که ناشی از نارضایتی عمیق علیه رژیم سرکوبگر آخوندها بوده است. از مرگ غمانگیز نوید افکاری، تا کشته شدن بیش از ۱۵۰۰ معترض مسالمتآمیز در نوامبر ۲۰۱۹، تا کشته شدن مهسا امینی در سال گذشته، سرکوب مداوم صداهای خواستار تغییر، رژیم ایران پیوسته با زور وحشیانه پاسخ داده است. اعدام فعالان جوانی چون محسن شکاری و مجید رضا رهنورد، نشاندهنده تاکتیکهای بیرحمانه رژیم است. از زمان قیام سپتامبر ۲۰۲۲، ما همچنین شاهد رشادتهای مردم ایران بهویژه نسل جوان بودهایم که در مقابل واقعیت وحشتناک خشونت بیوقفه رژیم آخوندها ایستادگی میکنند. رژیم ایران مانند دیگر دیکتاتورها در این توهم است که میتواند با خشونت و ترور مستمر آرمان دموکراتیک یک ملت را در هم بکوبد. اما آنها با مقاومت ملت ایران مواجه شدهاند...............................
دکتر فیروز دانشگری-پروفسور جراح در دانشگاه اوهایو
عصربهخیر، خانمها و آقایان. نام من فیروز دانشگری است و امروز نه بهعنوان یک جراح دانشمند، یا بهعنوان یک دانشگاهی، یا یک کارآفرین اجرایی، بلکه بهعنوان شاهد عینی برای نقض گسترده حقوقبشر که توسط رژیم تهران انجام میشود، در برابر شما ایستادهام. همانطور که از اعضای کنگره شنیدید، همه میدانند که این رژیم سر مار است. من بهعنوان یک زندانی سیاسی سابق، بسیار شبیه دوستم مینا، در زندان بدنام اوین دستگیر و شکنجه شدم، بنابراین داستانهای مشترکی باهم داریم. و من همکلاسیهای بیشماری را همراه دارم.
نزدیک به نیمی از همکلاسیهای من در دانشگاه تهران اعدامشدهاند یا مفقودالاثر شدهاند. نیمی از همکلاسیهای من در کشوری که کمتر از ۱۰ درصد افراد فرصت رفتن به دانشگاه رادارند اعدام یا از مفقودالاثر شدهاند. بنابراین به همین دلیل است که من نیز مانند نماینده کنگره شرمن، در ۴۵ سال گذشته با مقاومت بودهام.
بهدلیل شواهد وحشتناک کشتار ۱۳۶۷ است که من رژیم تهران را شیطانصفت مینامم. بسیاری از همکلاسیهای من در جریان قتلعام جان خود را از دست دادند که یکی از تاریکترین قسمتهای تاریخ ایران است. بیش از ۳۰.۰۰۰ زندانی سیاسی که اکثر آنها زیر ۳۰ سال سن داشتند. آنها بهدار آویخته شدند، اگر چه بسیاری از آنها یا اکثر آنها محکومیت خود را دریافت کرده بودند یا دوره محکومیت خود را به پایان رسانده بودند. اکثریت اعدامشدگان از اعضا و هواداران مجاهدین خلق ایران، بودند. این امر توسط عفو بینالملل و سایر سازمانهای بینالمللی بهخوبی مستند شده است، طبق فتوا یا دستوری که خمینی صادر کرد، جنایت علیه بشریت کاملاً مستند با هر نوع مدرکی است.................
پارسا آریا:
سلام، خانمها و آقایان. امروز بهعنوان یک فعال دانشجویی ایرانی مقیم آمریکا، در برابر همه شما ایستادهام، نهفقط برای صحبت، بلکه برای بازتاب فریادهای سرکش برای آزادی که از ایران برمیخیزد، فریادهایی که سرنوشت یک ملت را رقم میزند. اینها اعتراضات صرف نیستند، انقلابی در حال شکلگیری هستند، انقلابی که توسط ملتی شجاع که خواستار تغییر رژیم هستند رهبری میشود. شعارهای برخاسته از خیابانهای ایران، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای، مرگ بر دیکتاتورها، چه شاه باشد چه رهبر، یا نه غزه و نه لبنان، جانم را فدای ایران میکنم. اینها فقط فریادهای تظاهرات نیستند، بلکه تجسم تعهدی عمیق و تزلزلناپذیر به جنبش آزادی ملت ایران است. در قلب این جنبش، کانونهای شورشی این مقاومت، پیشتازان این مبارزه قرار دارند. آنها فقط شرکتکنندگان نیستند، آنها رهبران هستند، رهبرانی که هزینه واقعی آزادی را درک میکنند، رهبرانی که میدانند چگونه مردم را سازماندهی کنند، و این واقعیت که اینیک هنر پیچیده است، فوقالعاده دشوار است. اما آنها راه را میدانند و اراده تزلزل ناپذیری برای سرنگونی این رژیم دارند. کانونهای شورشی سازمان مجاهدین خلق، حاملان امید، معماران تغییر هستند. این دستان آنهاست که بهطور پیوسته و مطمئن ستونهای استبداد را از بین میبرد. نقش ما در حمایت از این جنبش محوری قابل اغراق نیست. ایستادن در کنار مردم ایران یعنی ایستادن در کنار کانونهای شورشی مقاومت. با بهرسمیت شناختن روحیه تسلیمناپذیر و نقش محوری آنها، این همان کاری است که ما باید برای اطلاعرسانی و شکل دادن به سیاست ایالاتمتحده در قبال ایران انجام دهیم. فقط اعمال فشار نیست. این در مورد همسو کردن اقدامات ما با کسانی است که جان خود را برای آزادی از دست میدهند. این در مورد اتخاذ سیاستی است که با ضربان قلب کسانی که در جبهه آزادی هستند طنینانداز شود. در همین راستا، ما از چندین مورد دفاع میکنیم. مسدود کردن فوری تمام داراییهای رژیم، طبق قانون دوحزبیHR-595 1. این صرفاً یک محاصره مالی نیست. اینیک اقدام استراتژیک برای ممانعت از توانایی رژیم برای سرکوب مردم است. اجرای کامل تمامی تحریمهای کنگره. اینها فقط اقدامات تنبیهی نیست. آنها بیانیههای همبستگی، شانه بهشانه ایستادن با افراد شجاعی هستند که روی زمین میجنگند. امتناع قاطعانه از تسلیم شدن در برابر خواستههای رژیم، بهویژه زمانی که آنها بهدنبال به حاشیه راندن و خاموش کردن مخالفان، قلب مقاومت هستند. مردم ایران و کانونهای شورشی سازمان مجاهدین خلق بیش از حمایت سیاسی بهدنبال حمایت اخلاقی، شناسایی و تقویت در صحنه جهانی هستند. آنها از ما نمیخواهند که با آنها مبارزه کنیم. آنها از ما میخواهند که مشروعیت مبارزه آنها را بپذیریم و اطمینان حاصل کنیم که صدای آنها در هر گوشه جهان طنینانداز میشود. کانونهای شورشی سازمان مجاهدین خلق به ما نشان دادهاند که برای به چالش کشیدن رژیمی که مدتها با ایجاد ترس و ظلم رشد کرده است، چه چیزی لازم است. آنها قدرت مقاومت سازمانیافته و بیامان را به ما نشان دادهاند. آنها فقط برای روح ایران نمیجنگند. آنها از اصل کرامت انسانی و دموکراسی دفاع میکنند. همینطور که اینجا جمع شدهایم، به یاد بیاوریم که مبارزه برای آزادی در ایران، آزمونی برای جهان آزاد است. این فراخوانی برای اقدام برای همه کسانی است که به ارزشهای جهانی آزادی و حقوقبشر اعتقاد دارند. در نهایت، من از شما بهعنوان رهبران، سیاستگذاران و مدافعان میخواهم که کانونهای شورشی سازمان مجاهدین خلق را بهعنوان کلید برای شکل دادن به سیاست مؤثر ایالاتمتحده در قبال ایران بشناسید. حمایت ما از آنها فقط یک تعهد اخلاقی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. در کنار مجاهدین، ما در کنار آینده ایران هستیم، آیندهای که با آزادی، دموکراسی و کرامت انسانی تعریف میشود. بیایید حمایت بیدریغ خود را تعهد خود کنیم و اطمینان حاصل کنیم که فداکاریهای بسیاری به طلوع آزادی در ایران منجر خواهد شد. متشکرم.
بهرنگ برهانی:
برای دههها، رژیم تهران طیفی از تاکتیکها را برای تضعیف جامعه بینالمللی به کار گرفته است، از جمله تهدیدات مربوط به قابلیتهای هستهیی، ترور، موشک، هواپیماهای بدون سرنشین و جنگ سایبری. باینحال، اخیراً، گزارشها و اطلاعاتی فاش شده است که شبکهیی مخفیانه از عملیات نفوذ در غرب را نشان میدهد، که حداکثر توجه، اقدام سریع و ارزیابی مجدد رویکرد ما برای حفاظت از یکپارچگی و اصول دموکراتیک کشورمان را میطلبد. اولین و مهمترین مسأله عملیات نفوذ پیچیده رژیم ایران است که بهطور پیوسته و با احتیاط در نهادهای سیاستگذاری ایالاتمتحده برای چندین دهه گسترشیافته است. گزارشها و نشریات اخیر استراتژی دقیق و حسابشدهای را که توسط رژیم ایران برای تأثیرگذاری بر مواضع سیاست ایالاتمتحده به کار گرفته شده است، آشکار کرده است. این رویکرد رویکردی دوطرفه دارد که هدف آن تغییر روایت و جهتگیری آمریکا در سیاست خارجی خود با جمهوری اسلامی است و همچنین هدف قرار دادن گروههای مخالف ایران، بهویژه مجاهدین خلق، در تلاش برای بیاعتبار کردن و شیطانسازی سازمان در داخل و خارج از کشور. تأثیر این عملیات نفوذ بر سیاست خارجی ایالاتمتحده بدون شک عمیق بوده است، اما قطعاً چیز جدیدی نیست. سالهاست که لابیهای مورد حمایت رژیم در شکلدهی تصورات اجتماعی و سیاسی پیرامون جمهوری اسلامی فعال بودهاند و تلاش میکنند تا واقعیتهای فعالیتهای رژیم را تلطیف کنند و همزمان برای مماشات تزلزلناپذیر فشار وارد کنند.
کنفرانس در کنگره آمریکا -محکومیت نقض حقوقبشر و تروریسم و جنگافروزی رژیم آخوندی- قسمت آخر ـ ش۲- ۳ دی ۱۴۰۲
لطفا به اشتراک بگذارید: