قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم
قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم - کلیپ ۲
قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم - کلیپ ۳
قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم - کلیپ ۴
برای مشاهده کلیپهای شماره ۲ تا ۴ به زیر این مطلب مراجعه نمائید.
مناسبت سالگرد امضای قرارداد آتشبس پس از مهیب ترین بمبارانها، بین ائتلاف نیروهای چندملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲
قرارداد خیانت شده
عمر رژیم منفور آخوندی چگونه طولانی شد؟
سلسله آموزشهای درونی مجاهدین
برادر مجاهد مسعود رجوی- تیر و مرداد ۱۳۹۲
از تجربهٔ زمان شاه و سرقت انقلاب توسط خمینی، این نتیجه حاصل شد که این بار باید به موازات رود خروشان خون شهیدان، آلترناتیو و جایگزین سیاسی را هم خودمان معرفی کنیم. بهای این کار را هم با همه آزمایشها و دردسرها و مایهگذاریهای آن، بیش از سه دهه به تمام و کمال، پرداختیم و فکر نمیکنم که حتی یک مورد بتوان یافت که از جانب ما تقصیر و قصوری در کار بوده باشد.
در تمام این سالیان هرگز و هیچگاه، با هیچکس ما شروع کننده بگو مگو و جنگ و جدل نبودیم. این ارتجاع و استعمار و اپورتونیسم بودند که در صور و اشکال گوناگون به دست و پای ما میپیچیدند تا رژیم سرنگون نشود.
تاریخچه ۱۰سال پایداری در اشرف پس از آن بمبارانهای مهیب که هر جنبشی را نابود میکرد، شایان کتاب قطور و جداگانه ایست.بسیاری چیزها ناگفته مانده و باید در زمان خودش بازگو شود.
من در این نشست عمد دارم که برای ثبت در سینه تاریخ دو موضوع مهم علنی ناشده را با شما در میان بگذارم.
موضوع اول اینکه طبق قرارداد، تسلیحات ما باید در یک مکان تحتنظر خودمان «گردآوری» و «سرجمع» میشد. اما بعد خیانت کردند و ربودند و اسمش را هم برخلاف توافق «گردآوری و سرجمع کردن تسلیحات» عامدانه «خلع سلاح» گذاشتند. در حالیکه ما هیچ بحثی دربارهٔ خلعسلاح نداشتیم و آنچه بود، گردآوری و سرجمع کردن تسلیحات در مقر سپاه دوم عراق بود که آمریکاییها ما به ازای بمبارانها، به خودمان برگردانده بودند.
۴ روز بعد در پاسخ به همین نامه، خواهر مژگان از موضع مسئول اول سازمان در نامهیی به تاریخ ۱۷آبان ۱۳۸۳، با شدیدترین اعتراض و با استناد به نظریههای متعدد حقوقی به ژنرال پاسخ داد که قسمتهایی را برایتان میخوانم:
- «این قطعاً یک شوک و یک ضربه به امید مردم ایران و کلیه کسانی است که برای دموکراسی در ایران با ملاهای ضددمکراتیک مبارزه میکنند. ملایانی که از ابتدای حاکمیتشان، با شعار «صدور انقلاب اسلامی به عراق» و «فتح قدس از طریق کربلا» پیوسته در رویای بلعیدن عراق بودهاند و هماکنون نیز بخش اعظم مشکلات و ناامنیهای عراق زیر سر آنهاست. لطفاً به سخنان دیروز (جمعه ۵نوامبر) خامنهای، که از همهٔ شبکههای تلویزیونی ملایان خطاب به مردم عراق به زبان عربی سخن میگفت توجه کنید»...
- «در چنین شرایطی دقیقاً میباید سلاحهای سازمان مجاهدین خلق ایران را به آن برگرداند و حتی بیشتر از آنرا هم در اختیارش گذاشت و کم نیستند مفسران و استراتژیستهای آمریکایی که حمایت از مقاومت ایران را مناسبترین راهحل مقابله با تهدیدهای ملایان میدانند.
در چنین وضعیتی تصدیق میکنید که سلب مالکیت سازمان مجاهدین خلق ایران ازتسلیحات گردآوری شدهاش را، در ورای هر بحث حقوقی، همگان یک پوئن جدی به سود ملایان تفسیر خواهند نمود و ملایان از آن صرفاً پیام ضعف میگیرند.
بنابراین خواسته ما از فرمانده کل نیروهای چند ملیتی در عراق، این است که قبل از بررسی همه جوانب و دست یافتن به یک راهحل مشترک و تفاهم آمیز، عجلهای در انتقال سلاحها به دولت موقت عراق بخرج داده نشود».
- «اگر به کنه سخنان خامنهای (۵نوامبر) توجه کافی مبذول شود، برگرداندن سلاحهای سازمان مجاهدین خلق ایران یک گام ضروری و مهم در برابر تروریسم و بنیادگرایی صادراتی از سوی رژیم ملایان و در راستای ایجاد یک محیط امن و امان در عراق و بهسود وحدت و تمامیت و اتوریتهٔ دولت موقت این کشور است».
آشکار بود که بار دیگر معامله و خیانتی صورت گرفته است. نقض قراردادها و التزامات هیچگاه محض رضای خدا صورت نمیگیرد. ۱۲روز قبل از آن در ۲۱اکتبر ۲۰۰۴ خبرگزاری فرانسه پیشنهادات و مشوقهای جک استرا و دوویلپن و یوشکا فیشر به رژیم ایران را در مورد تعلیق غنیسازی اورانیوم فاش کرده بود.
در این معامله کثیف بدون شرم و حیا، به گزارش خبرگزاری فرانسه نوشته شده بود که اگر دولت ایران پیشنهاد را بپذیرد «ما در ممانعت و سرکوب اقدامات تروریستی. به نگریستن به مجاهدین خلق (گروه مقاومت ایرانی) بهعنوان سازمانی تروریستی ادامه خواهیم داد».
این مشوق به قدری خلاف عرف و اخلاق و قانون بود که اعتراضات گستردهای برانگیخت. از جمله
-۲۰۰هزار نفر از مردم عراق در بیانیه خود خاطرنشان کردند: «معاملهکنندگان با رژیم ایران نشان دادند که برچسب تروریستی علیه مجاهدین فقط اهرمی برای زد و بندهای کثیف و نامشروع سیاسی است. ما این کرنش در مقابل باجخواهی رژیم تروریستی حاکم بر ایران را که فقط باعث تشویق و ترویج تروریسم و خونریزی و افزایش ناامنی در خاک کشور ما و قربانی نمودن مقاومت عادلانه و مشروع مردم ایران میشود، بهعنوان عملی غیراخلاقی محکوم میکنیم».
- نمایندگان پارلمان اروپا از احزاب مختلف، اعلام کردند: «رهبران سه کشور اروپایی، که نه پارلمان اروپا و نه هیچ ارگان منتخب دموکراتی در هیچ کشور عضو اتحادیه اروپا به آنها چنین اختیاری نداده است، در حقیقت پذیرفتهاند که مجموعهای از امتیازات سیاسی، امنیتی و تکنولوژیک در مقابل تعلیق موقت غنیسازی اورانیوم به تهران اعطاء کنندکه نه فقط برای اروپا امنیت به همراه نخواهد آورد، بلکه صرفاً باعث تکرار همان چیزی خواهد شد که آنها برای دههها انجام دادهاند: حمایت از یک دیکتاتوری فناتیک با کمک به سرکوب اپوزیسیون داخلی اش… رژیم ملایان یک حکومت نامشروع مذهبی است که مردم ایران را نمایندگی نمیکند. متهم ساختن اپوزیسیون ایران به تروریسم در این معامله، کارزار واقعی علیه تروریسم را به سخره میگیرد
-فدراسیون بینالمللی حقوقبشر نیز اعلام کرد: «طراحان این پیشنهاد، با مبادله نمودن حفظ یک سازمان. در لیست سازمانهای تروریستی، در ازای یک تحول سیاست هستهیی ایران، ثابت میکنند که این لیست دارای خصلتی خودسرانه بوده و صرفاً از تصمیم سیاسی دولتها ناشی میشود» (آبان۱۳۸۳).
جالب است بدانید که در ۲۸فروردین ۸۴ از خبرنگار مجله تایم ایمیلی دریافت کردیم که نوشته بود: شروع کردهاند تانکهای شما را به تیپ اول لشگر اول مکانیزه (عراق) بدهند. به نظر میرسد آمریکاییها تمام زرهیهای ارتش عراق را نابود کردهاند و چیز دیگری برای دادن به اینها ندارند.
-در ۱۵آبان ۸۶ گزارش دیگری از یک شاهد عینی دریافت کردیم که میگفت آمریکاییها دارند توپهای خودکششی و قسمت دیگری از تانکهای شما را به پاسداران عراقی که گارد ملی عراق نامیده میشد، تحویل میدهند.
-در ۲۱آذر ۸۶ گزارش دقیق دیگر رسید مبنی بر اینکه تاکنون تعداد کمی از زرهیهای مجاهدین به عراقی ها تحویل شده ولی عمده زرهیها و سلاحها سرجایشان هستند؛ بعضی از آنها قابل رؤیت و شمارش بود ولی بقیه بهدلیل اینکه چادر داشتند و نمیشد به آنها نزدیک شد، قابل شمارش نبودند. آنچه قابل رویت و شمارش بودند جمعاً ۱۲۸ تانک، ۲۵نفر بر زرهی، ۳۷توپ سنگین، ۳۳دستگاه کاتیوشا و ۶۷قبضه خمپاره و تعداد قابل توجهی موشکاندازهای ۱۰۷ میلیمتری بود.
-در ۸آبان ۸۷ گزارش موثق دیگری رسید که گزارش قبلی را تأیید میکرد میگفت هنوز قسمت قابل توجهی از تانکها و تسلیحات در مقر سپاه دوم عراق موجود میباشد و دپو شده است.
-در ۱۹بهمن ۸۷ (۷ فوریه ۲۰۰۹) گزارش رسید، هر چند تعداد کمی از تانکها و توپ ها هنوز باقیمانده است تجهیزات مجاهدین پس از انتقال حفاظت اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی به یکی از تعمیرگاههای ارتش عراق ارسال شده، تا پس از سرویس و تعمیرات لازم به نیروهای عراقی منتقل شود.
تاریخها و آمار و ارقام را از این نظر گفتم که بهوضوح نشان میدهد که حل و فصل نهایی موضوع تسلیحات ارتش آزادیبخش ملی ایران و حاتمبخشی آن به نیروهای عراقی، سرانجام همزمان با انتقال حفاظت اشرف به وحوش صورت گرفته که نقض عهد مضاعف و خیانت مضاعف محسوب میشود و در یکدیگر ضرب میشود.
دومین موضوع علنی ناشده که بخشی از تاریخچه مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی است، به مقدمات امضای موافقتنامه از جانب مجاهدین با نیروهای آمریکایی مربوط میشود.
قبل از شروع مصاحبهها با ۹ ارگان آمریکایی که تدریجاً در اشرف در قسمت جداگانهای که به آنها داده بودیم مستقر شدند،
بهرغم آن بمبارانهای مهیب،بهرغم گرفتن سلاح هایمان، بهرغم اینکه بر اساس گزارشهای دروغین رژیم و مزدوران عراقی و ایرانی آن هر روز میریختند و یک جا را برای پیدا کردن تسلیحات ممنوعه کشتار جمعی یا برای پیدا کردن زندان و شکنجهگاه و یا برای پیدا کردن گروگانهای موهوم ربوده شده، بازرسی و جستجو میکردند،
بهرغم آینده نامشخص و برچسب تروریستی، مجاهدین عزم جزم کردند که درسی درخشان بر جای بگذارند.
طرف مقابل میگفت، شما تروریست هستید و ما میگفتیم که ما مقاومت مشروع و برحق مردم ایران در برابر فاشیسم دینی هستیم و به آن افتخار میکنیم. تمام اشکال تروریسم را هم از سالها پیش رد کردهایم و از قضا طبق اکثریتهای کنگره خودتان و طبق یکی از احکام دادگاههای آمریکا، ما دقیقاً یک سازمان «آنتی تروریست» و آنتیتز تروریسم هستیم. «صدها بار گفتهایم و باز هم تکرار میکنیم که عملیات مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران هرگز و هیچگاه علیه شهروندان و هدفهای غیرنظامی نبوده و آن چنان که همه ایرانیان گواهند، فقط در داخل ایران و فقط بر روی مسئولان و عوامل سرکوب و اختناق و شکنجه و اعدام متمرکز بوده است. دعاوی و اکاذیب رژیم مبنی بر کشتار یا آزار شهروندان توسط مجاهدین را هیچکس در ایران جدی نمیگیرد» (نقل از پیام ۱۱آبان ۱۳۷۶)
-همچنین یادآوری میکردیم که «مجاهدین نیز در منتهای انسان دوستی، میهنپرستانی هستند که برای آزادی و شرف و استقلال کشورشان مبارزه میکنند. برچسب تروریستی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران بسیار ناچسب و مغرضانه و سخیف است و هیچ پایه جدی قانونی و حقوقی ندارد» و «حتی اگر تعریف رسمی وزارتخارجه آمریکا از «تروریسم» را ملاک قرار دهیم، باز هم این برچسب به مجاهدین نمیچسبد» (همان پیام).
- «علاوه بر ملت ایران و پارلمان در تبعید آن، بیش از ۲۰۰۰ نماینده از ۱۸پارلمان در پنج قاره جهان که آرای صدها میلیون رأی دهنده را با خود دارند، قضاوت قطعی خود را در این باره بهعمل آوردهاند» (همانجا).
با این حال قبل از شروع مصاحبهها و شروع کار ۹ ارگان آمریکایی در اشرف، در نیمه شهریور ۸۲ در سالگرد تأسیس سازمان، در گردهمایی مجاهدین در سالن اجتماعات، بیانیه مسئول اول دربارهٔ «مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت» توسط خواهر مژگان پارسایی اعلام و قرائت گردید و بعد هم بهصورت جزوهٔ چاپی به فارسی و انگلیسی منتشر و در اختیار آمریکاییها قرار گرفت.
سخنرانی خواهر مجاهد مژگان پارسایی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
بزرگداشت سی ونهمین سال تأسیس سازمان نیمه شهریور ۱۳۸۲
به نام خدا
و
به نام خلق قهرمان ایران
بادرود به بنیانگذاران شهید سازمان مجاهدین خلق ایران
سلام به همهٔ شما،
درنیمهٔ شهریور، سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، در برابر حنیف بنیانگذار و یارانش سعید محسن و اصغر بدیع زادگان سرتعظیم فرود میآوریم و به روانهای پاکشان درود میفرستیم. آنها نه فقط بنبست مبارزه در برابر دیکتاتوری پیشین را گشودند، بلکه با الهام از سرچشمههای اصیل توحید و ایدئولوژی رهاییبخش اسلام، سازمانی انقلابی را پایهریزی کردند که آنتیتز تاریخی ارتجاع مذهبی در ایران است و بزرگترین سد آرمانی و سیاسی در برابر آن میباشد:
- سازمانی مردم گرا، دموکراتیک و پیشرو و منطبق با خصوصیات ویژهٔ جامعه ایران که در سیاهترین ادوار تاریخ میهنمان، یعنی در دوران سلطهٔ استبداد دینی، جدیترین هماورد حاکمیت آخوندی است و پاسخ کارساز و آیندهدار در برابر بنیادگرایی و تروریسم صادراتی آن به شمار میرود.
پس از درود به شهیدان، همراه با شورای رهبری و تمامی خواهران و برادران مجاهدمان از حمایتهای بیدریغ و فزایندهٔ هموطنان آزاده و هواداران سازمان در داخل و خارج کشور تشکر میکنیم. بهراستی که در یک سال گذشته این کمکهای بیشائبه آنهم در بحبوحهٔ دشواریها و توفانهای پر آتش و نیرنگ، حد و مرز نمیشناخت و بیش از همیشه مجاهدین را در کنف حمایت و حراست خود گرفت.
پیام حمایتهای مردمی، در بحبوحهٔ توطئهها و لجنپراکنیها، برای آخوندهای با عمامه و بیعمامه این بود که:
هر چه میخواهید به فرزندان مجاهد مردم ایران برچسب بزنید و علیهشان توطئه و بند و بست کنید، ولی بدانید که در این کارها به گرد پای خمینی دجال که ماسک مرجعیت مذهبی و رهبری انقلاب را برچهره داشت، نخواهید رسید. بنابراین، ملتی که فریب آن شیاد بزرگ را نخورد، به طریق اولی فریب دنبالچهها و ریزهخواران بساط قدرت و غارت او راهم نخواهد خورد. مجاهدینی که شیاد بزرگ نتوانست چهرهشان را با مارکهای نفاق و التقاط و کفر و الحاد و تروریست و خرابکار بیالاید، بهخاطر ریشههای اجتماعی و آرمانیشان، بیدی نیستند که از بادهای موسمی به خود بلرزند.
خواهران، برادران و هموطنان،
همچنان که میدانید، در یک سال گذشته، مجاهدین، نه فقط هدف لجنپراکنی و حملات وحشیانهٔ رژیم آخوندی بودند، بلکه بهخاطر استقرار در خاک عراق با توفانهای آتشین و سهمگین جنگی مواجه شدند که تحولات پردامنه و بیسابقهیی در صحنه سیاسی منطقه و جهان به همراه داشت.
اما امروز از جانب مجاهدین اجازه میخواهم که بهرغم همهٔ محدودیتهای موجود، رئوس حقایق مربوط به مشروعیت مقاومت انقلابی در برابر فاشیسم مذهبی حاکم را در برابر برچسب تروریستی که همچنان علیه مجاهدین و مقاومت ایران تکرار میشود، یادآوری و خاطرنشان کنم. بهخصوص که برچسب ناچسب تروریستی علیه این مقاومت، فقط و فقط و بهطور مستقیم به سود «پدرخوانده» و «فعالترین دولت حامی ترویسم در جهان» است که متأسفانه از جانب مدعیان مبارزهٔ ضدتروریستی در سطح جهانی به این دیکتاتوری خونریز و تروریست هدیه میشود.
مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت
بیانیه مسئول اول سازمان
۱-سازمان مجاهدین خلق ایران همچنان که تاکنون بارها اعلام کرده است، هر گونه تروریسم را محکوم شناخته و محکوم میشناسد و بیشترین نقش را طی دو دهه گذشته در مقابله با تروریسم و بنیادگرایی تحت نام اسلام _ که حکومت آخوندی کانون آن _ میباشد، داشته است.
۲- مقاومت مجاهدین و مردم ایران بر اساس اعلامیه جهانی حقوقبشر که شورش در برابر یک رژیم مطلقاً قانونشکن و خود کامه را بهعنوان «آخرین راهحل علیه دیکتاتوری و اختناق» بهرسمیت میشناسد، برای احقاق ابتداییترین حقوق انسانی مردم ایران آغاز شده است.
۳-پیامبران و پیشوایان آزادی انسان در طول تاریخ پیوسته چنین مقاومتی را در برابر ظلم مشروع شناخته و خود راهگشای آن بودهاند. قران به مردمی که با کشتار و سرکوب خونین و طرد از میهن توسط ظالمان مواجهند، اجازه کارزار میدهد و در مسیحیت نیز چنان که واتیکان و کمیسیون انجیل مقدس میگویند: «مبارزه مسلحانه آخرین راهحل برای پایان دادن به سرکوب آشکار و مستمری است که بهطور جدی حقوق اساسی افراد را نقض میکند و بهطور خطرناکی منافع عمومی یک مملکت را مورد تهدید قرار میدهد» (نشریه واتیکان، لااوبزرواتور رومانو، ۱۶فروردین ۱۳۶۵)..
۴-سندهای تاریخی اغلب مبارزات رهاییبخش ملتها نیز برحقانیت و ضرورت مقاومت مشروع مردمی در برابر ظلم آشکار یک حاکمیت نامشروع، مهرتأیید میزند. . از جمله در بیانیه استقلال آمریکا تصریح شده است: «هر زمان که هر دولتی علیه حقوق مردم (برابری، آزادی و دنبال کردن هدف رسیدن به خوشبختی) عمل کند، این حق مردم است که آن دولت را عوض یا سرنگون کنند. وقتی که یک سری نقض (حقوق) و زیاده روی با همان قصد صورت میگیرد که بیانگر طرحی برای برقراری یک دیکتاتوری مطلق است، این حق مردم است، این وظیفه مردم است که چنین دولتی را به دور بیندازند و راهبران جدیدی برای امنیت آینده خود فراهم کنند».
۵-در معاهدات بینالمللی نیزکافی است یادآوری کنیم که کمیته بینالمللی صلیبسرخ در مورد ماده ۳ کنوانسیون اولیه ژنو، در بررسی تفکیک «یک مبارزه مسلحانه اصولی» و بر اساس مباحثات مربوط به تصویب کنوانسیون ژنو در سال۱۹۴۹ تصریح میکند: «برخی مواقع در یک جنگ داخلی، کسانی که بهعنوان شورشی انگاشته میشوند در حقیقت افراد وطنپرستی هستند که برای استقلال و شرافت کشور خود مبارزه میکنند. نمیتوان در مورد شورشیانی که به اصول انسانی پایبند بودهاند صحبت از ”تروریسم ”، ”آنارشیسم ”یا ”بینظمی“ نمود».
۶-مجاهدین خلق ایران بهدلیل ماهیت مشروع و عادلانه مقاومتشان، قویاً به مرزسرخ آسیب رساندن به افراد بیگناه پایبند بوده و هیچ گاه و به هیچوجه آن را مجاز ندانسته است. ای بسا مجاهدان و رزمآورانی که برای پرهیز از آسیب رساندن به بیگناهان جان خود را فدا کردهاند وای بسا طرحهای عملیات که با هزینههای سنگین و فداکاریهای بسیار تا آخرین مراحل پیش رفته و صرفاً بهخاطر پرهیز از آسیب رسیدن به بیگناهان لغو و از دستور خارج شده است.
۷-مرزسرخ دیگری که مقاومت ایران و مجاهدین خلق ایران پیوسته آن را مراعات کرده و به آن پایبند بوده و هستند، این است که محدوده جغرافیایی عملیات خود را خاک میهنشان ایران که توسط رژیم ضدانسانی آخوندها اشغال شده است، میدانند، هر چند که رژیم آخوندی دامنه کشتار مجاهدین و مخالفانش را به خارج از مرزهای ایران کشانده و به صدها عمل تررویستی مسلحانه در خارج خاک ایران، از عراق گرفته تا ترکیه و سوئیس و ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی علیه مجاهدین و فعالان و حامیان مقاومت ایران دستزده است. با این همه، مجاهدین هرگز مقابله به مثل نکرده و هیچگاه حملات مسلحانه در خارج خاک ایران را مجازندانستهاند. عملکرد مجاهدین به گواهی تاریخچه ۲۲ساله پس از ۳۰خرداد، در همه کشورها بر اساس قانون آن کشورها بوده است.
۸-درباره مرزهای سرخ مقاومت ایران، در نوروز سال۱۳۷۹رهبر مقاومت بار دیگر اعلام و تصریح کرد: «هر وقت رژیم آخوندی بهدروغگویی و صحنهپردازی در مورد هدف قرار گرفتن غیرنظامیان و شهروندان بیگناه توسط واحدهای عملیاتی مجاهدین مبادرت میکند، بلادرنگ از دبیرکل و شورای امنیت ملل متحد خواستهایم و میخواهیم که یک هیأت بینالمللی با حضور نمایندگان مقاومت ایران بهبازدید محل بروند و نتیجه مشاهدات بیطرفانه خود را بهاطلاع افکار عمومی برسانند تا دروغها و صحنهسازیهای رژیم فاش شود. همان رژیمی که ولیفقیه آن از اساس منکر ”شایعه شکنجه ”میشد و مدعی بود این مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه میکنند تا بهحساب رژیم بگذارند؛ رژیمی که تاکنون هرگز عدد و رقمی از اعدامها و قتلعام زندانیان سیاسی و ترورهای خارج کشوری ارائه نکرده است؛ رژیمی که حرم امامرضا را منفجر میکند و کشیشان مسیحی را بهقتل میرساند و بهحساب مجاهدین مینویسد».
۹-رهبر مقاومت افزود: «از جانب مقاومت ایران متعهد و ملتزم میشویم اگر کسی از ما، مرز سرخ آسیب رساندن بهغیر نظامیان و افراد بیگناه را عمداً یا سهواً نقض کند، برای محاکمه و مجازات در هر دادگاه بینالمللی و حتی پرداخت غرامت و جبران مافات آمادگی دارد. زیرا دلیلی ندارد که یک رزمنده آزادی و مجاهدی که جانش را برای آزادی خلق و میهنش کف دست گرفته حتی فکر حمله و هجوم و رساندن کمترین آسیب بههموطنانش را در ذهن و ضمیر داشته باشد، چه رسد بهقتل و جرح آنان. حالا خامنهای و خاتمی و رفسنجانی هم اگر ریگی بهکفش ندارند، جواب بدهند که آیا آنها هم بازدید هیأتهای بینالمللی و تحویل جنایتکاران و دژخیمان را بهداوری بینالمللی میپذیرند؟ هرگز نخواهند پذیرفت. حال اینکه همه میدانند که وقتی قرارگاهها و نفرات مجاهدین و مقاومت ایران هدف بمباران یا موشکپرانی یا تروریسم رژیم قرار میگیرند، ما در همه جا و در همه کشورها از خبرنگاران دعوت میکنیم و در همه موارد مهم نیز از دبیرکل و شورای امنیت ملل متحد و هیأتهای بینالمللی خواستار بازدید و رسیدگی شدهایم».
۱۰-بر همین اساس، اعلام میکنم که مجاهدین از هر گونه تحقیق و موشکافی و بررسی بیطرفانه بینالمللی در کم و کیف عملیاتشان و چارچوب حاکم بر آن بهغایت استقبال میکنند. نمایندگان مجاهدین برای پاسخگویی و توضیح در این زمینه در هر دادگاه و مرجع ذیصلاح آمادهاند. یقین دارم که هرگاه این مسایل بهنحو بیطرفانه مورد قضاوت و داوری قرارگیرد، فقط و فقط موجب سرفرازی و روسفیدی مقاومتی خواهد بود که بهای مراعات این مرزهای سرخ را هرقدر هم که خونین و سنگین بوده، طی سالیان پرداخته است.
۱۱-اگر چه مقاومت مسلحانه مجاهدین پس از همه آزمایشهای ضروری شروع شد و اگر چه رژیم آخوندی هیچگاه از سرکوب و کشتار و خفقان مطلق دست برنداشته و بهدلیل ماهیت ضدتاریخی و قرونوسطایی قادر به قبول دموکراسی نیست؛ اما مجاهدین و مقاومت ایران پس از شروع مقاومت مسلحانه و طی ۲۲سال گذشته صدها بار بر این موضع روشن و ثابت تأکید کردهاند که هرگاه رژیم آخوندی حقیقتاً به آرای مردم تن بدهد، آن را میپذیرند و سلاحها را بر زمین میگذارند. در این زمینه دو تصریح روشن را که یکی مربوط به دو دهه پیش و دیگری از همین امسال است، یادآوری میکنم:
۱۲-در سال۱۳۶۳ (۸۴میلادی) رهبر مقاومت در مصاحبهای با یک هفتهنامه فرانسوی با تأکید بر اینکه اسلام مورد اعتقاد مجاهدین هرگز طالب خونریزی و خشونت نیست، تأکید کرد: «اسلامی که مبلغ آن هستیم نیازی به خونریزی ندارد و ما هرگز بهدنبال درگیری و خشونت نبوده و نیستیم. اگر خمینی آمادگی داشته باشد که انتخاباتی واقعاً آزاد برگزار کنند، من بلافاصله به کشورم باز خواهم گشت، مجاهدین سلاحهای خود را به زمین خواهند گذاشت تا در انتخابات شرکت کنند. ما از نتایج انتخابات نمیترسیم. هر چه میخواهد باشد، قبل از شروع مبارزه مسلحانه ما سعی کردیم از همه امکانات قانونی برای فعالیت سیاسی استفاده کنیم ولی سرکوب ما را وادار کرد که سلاح بر داریم.
۱۳-در تیرماه امسال رئیسجمهور برگزیده مقاومت در سخنرانی خود برای ایرانیان آزادهای که پس از آزادی به استقبالش آمده بودند، تأکید کرد: «ما از روز اول گفتیم و حالا باز هم تکرار میکنیم که بهمحض اینکه ملاها یک انتخابات آزاد را در ایران بر اساس حق حاکمیت مردم و نه بر اساس حاکمیت ملایان بپذیرند، بهشرط اینکه انتخابات تحتنظر ملل متحد باشد، بلادرنگ آن را میپذیریم
۱۴-اجازه میخواهم که از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران نیز بار دیگر بر همین اساس تصریح کنم که اگر رژیم آخوندی حاضر باشد به یک انتخابات آزاد در چارچوب حاکمیت مردم (نه در چارچوب ولایت فقیه) و با نظارت ملل متحد تن بدهد، مجاهدین خلق ایران چنین انتخاباتی را میپذیرند و مقاومت قهرآمیز را متوقف میکنند. آزمایشهایی که مجاهدین در همین چند ماه اخیر از سرگذراندند و در جریان آنها درخشش استقلال و آزادیخواهی و عشق فروزان تکتکشان به ایران دموکراتیک فردا و همچنین ایمان و اقتدار دورانساز فردی و جمعیشان برای تحقق این هدفهای والا چشمها را خیره کرد، جای هیچ تردیدی در توانایی و ظرفیت مجاهدین برای عبور از اینگونه آزمایشها باقی نگذاشته است. این را قبل از همه مردمی دریافتند و به آن فخر کردند که در شعارهایشان بر درودیوار شهرهای ایران مینوشتند: «مجاهدین بیسلاح، قلب ما سلاحتان»!
۱۵-حال اگر رژیم آخوندی کماکان حاضر به قبول رأی مردم نباشد و کماکان خواستهای آزادیخواهانهٔ مردم ایران را با گلوله جواب بدهد، مجاهدین با عزمی صد چندان برعهد آزادیخواهانهٔ خود با خدا و خلق استوارند.
در این خصوص، از جانب تمامی خواهران و برادرانم سوگند یاد میکنم که مجاهدین خلق ایران بهدلیل حقانیت مقاومتی که یکصد و بیست هزار خون مطهر و از جمله خونهای پاک سردار خیابانی و سمبلمان اشرف رجوی نثارش شده و در همین سطور به سابقه و چارچوب و مرزسرخهای آن اشاره کردم، به قطع و یقین، ریشه استبداد و فاشیسم مذهبی را ولو با چنگ و ناخن و دندان از خاک پاک ایران برخواهند کند.
از این بابت به دیکتاتوری آخوندی خاطرنشان میکنم که در تلاطم ایام و بهخاطر این یا آن حادثه گذرا یا برچسب علیه مجاهدین به خودتان وعدههای شوم تداوم ارتجاع و اسارت در ایرانزمین را ندهید، عهد شما به سر آمده، خونهای نثار شده در راه آزادی و پیامهای رهاییبخش مجاهدین و مقاومت ایران بهمثابه آنتیتز تاریخی ارتجاع و ستم مذهبی ازجای جای میهن خواهد جوشید وآیندهٔ آزاد و آباد ایران را رقم خواهد زد.
یک ماه پس از این بیانیه تاریخی مسئول اول مجاهدین درباره مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت، همه مجاهدان اشرفی و هوادارانی که در آن زمان در اشرف حضور داشتند در یک بیانیه جمعی و مشترک، یکایک پایبندی خود را به همین مرزهای سرخ و عبورناپذیر اعلام کردند و آن را به آمریکاییها ارائه نمودند. بر این اساس بود که مجاهدین به مصاحبه رفتند و بر همین پایه بود که موافقتنامه امضا کردند. فرماندهان و نیروهای آمریکایی اینچنین آموختند که در مقابل چه کسان و چه جنبشی قرار گرفتهاند و جز بر احترام آنها نسبت به خلق و مجاهدین خلق ایران افزوده نشد. بهخوبی فهمیدند که مجاهد خلق در هیچ شرایطی، سستی و ضعف و ذلت نمیپذیرد. به عکس در آرمان و مواضع خود استوارتر و ثابت قدمتر میشود.
لطفا به اشتراک بگذارید: