علت توقف قیام ۱۴۰۱ چه بود؟
قیام مردم  در ۱۴۰۱این ظرفیت، استعداد و آمادگی را داشت که تا سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه استمرار ادامه پیدا کند. اگر قیام مردم از فاز اولیه و اعتراضی خود به فاز قهر و «آتش سازمانیافته» ارتقا پیدا می‌کرد؛ «بی تردید» نه تنها توقفی در کار نبود بلکه قیام استمرار پیدا می‌‌کرد و پیروزی را در چشم انداز خود داشت و این امر امکان نداشت مگر اینکه قیام مردم با مقاومت سراسری و سازمانیافته خود پیوندی کامل برقرار می‌کرد.
بنابراین خامنه‌ای برای توقف قیام مردم ایران تلاش کرد که مانع «رادیکالیزه» شدن و گسترش آتش بشود و برای تحقق این کار از استعمار و همزاد خود یعنی بچه شاه کمک گرفت و جریانات انحرافی را گسترش داد و همه تلاش خود را معطوف کرد تا مانع پیوند نیروهای شورشگر قیام با مقاومت سراسری به مثابه تنها پرچمدار آتش و مبارزه قهرآمیز برای سرنگونی حکومت بشود.
تاثیر سرکوب روی قیام مردم
از مطالعه سیر قیام می‌توان فهم کرد که عامل توقف قیام چیز دیگری بود و سرکوب؛ دلیل عمده توقف قیام نبود و نمی توانست باشد و این موضوعی بود که خامنه‌ای به آن اشراف داشت.
خامنه‌ای به دلیل اشراف به عمق شرایط انفجاری جامعه می‌دانست که نباید دست به کشتاری مانند قیام ‍۹۸بزند؛ چرا که موجب گسترش آتش و خشم مردم می‌شد و قیام را به مدار بالاتر و چپ‌تری پرتاب می‌کرد. به همین خاطر به جای آن دست به دستگیری‌های گسترده (بیش از ۳۰هزار و به قولی تا ۸۰هزار) همراه با انواع جنایت‌ها در زندان‌ها زد. .
همچنین خامنه‌ای برای توقف قیام از تطمیع و تهدید و تامین برخی از خواسته‌های سران عشایر و عناصر و جریاناتی که با آنها در ارتباط بود؛ برای خاموش کردن قیام در چند استان ملتهب و آماده قیام، استفاده کرد. بنابراین می‌توان گفت که سرکوب؛ دلیل عمدة‌ توقف قیام نبود.
فهم این نکته از این جهت اهمیت دارد که بدانیم خامنه‌ای در سخنرانی ابتدای سالش در مشهد تلاش کرد که «سیلی»! یعنی سرکوب را عامل توقف قیام معرفی کند و بگوید که قیام‌های ‌آینده را نیز با سیلی و سرکوب متوقف می‌کند! درحالی که در این قیام روشن شد که اگر نقش امداد رسان‌های استعماری و باند شاه‌پرستان برای انحراف قیام از مسیر «آتش» و «رادیکالیزم» نبود؛ دستگاه سرکوب خامنه‌ای قادر به مهار این قیام نبود.
نقش شاه پرستان و اصلاحاتی‌های حکومتی در انحراف قیام مردم
عناصر این دو باند ضد خلقی و استعماری با پوش به اصطلاح مخالف و اپوزیسیون حکومت با فرصت طلبی کامل وقتی دیدند که قطار قیام برای سرنگونی راه افتاده؛ بعد از۴۰سال همراهی مستقیم و غیر مستقیم با دیکتاتوری خود را به قطار قیام و انقلاب رسانده و سوار آن شدند.
اعضای این دو باند تبه‌کار در همراهی با حکومت برای توقف قیام؛ این ماموریت را داشتند که با دود و دم و شعارها و اعمال انحرافی، نگذارند که قطار قیام در مسیر و مشی آتش و قهر یعنی همان سرنگونی به پیش برود و برای این کار پرچم ذلت «خشونت پرهیزی» و «بی هزینگی» و «خانه نشینی» و «نافرمانی مدنی» و در انتظار ماندن برای «فروپاشی» خودبخودی نظام را در بوق‌های استعماری و توسط رسانه‌های فارسی زبانی که در اختیار آنها گذاشته شده بود، تبلیغ و برافراشته کردند و ۲۴ساعته به این شعارها و اعمال انحرافی ‌دمیدند و تلاش کردند عمیق‌ترین تضاد بین مردم و حکومت (سرنگونی) را در حجاب خلاصه کنند و این چیزی جز خواست خامنه‌ای و رژیمش نبود.
آنها در مقابل شعار واقعی مرگ بر خامنه‌ای و سرنگونی قیام؛ شعارهای انحرافی را برجسته کردند.تلاش کردند که موضوع سرنگونی را به مساله مخالفت با حجاب تقلیل بدهند.
آنان در مقابل حمله کانون‌های شورشی و شورشگران به اماکن و نیروهای سرکوبگر؛ موضوعات اجتماعی را به عنوان مبارزه منفی و تاکتیک‌های جنبش مدنی رنگ آمیزی و به صورت گسترده تبلیغ کردند.
به همین علت می‌توان گفت که آنها با خیانتی آشکار به قیام مردم ایران؛ موفق شدند که در انجام ماموریت خود در امداد رسانی به خامنه‌ای برای توقف قیام نقش اصلی و تعیین کننده‌ای داشته باشند.
برای شعله ور کردن قیام مردم چه باید کرد؟
۱. برای مقابله با سرکوب و قهر سازمان‌یافته حکومت هیچ راهی جز آتش سازمان‌یافته و مبارزه قهرآمیز وجود ندارد و نمی‌تواند داشته باشد. هر چیز دیگری غیر از این سراب و در خدمت خامنه‌ای است.
۲. شاه پرستان و جبهة ضدخلق؛ اگرچه که افشا شده و از جبهه‌ خلق ضربات جدی دریافت کردند، ولی نقش خائنانه‌ای که در این قیام داشته‌ و توطئه‌های آنها؛ تمام نشده و ادامه دارد و باید برای مقابله با آنها بیش از پیش آماده باشیم.
۳. بار دیگر بعد از ۴۴سال نبرد با این حکومت مشخص شد که تنها نیرویی که در صحنه می‌تواند با این حکومت مبارزه و هماوردی کند؛ مقاومت ایران است. سرنگونی این حکومت ‌وقتی امکان پذیر است که بتوان در پیوند و با پشتیبانی همین مقاومت؛ نیروهای رزمنده کانون‌های شورشی را در اقصی نقاط کشور سازمان و گسترش داد.
۴. با استفاده از تجربیات گرانبهای قیام ۱۴۰۱ و پر کردن حفره‌ها و کمبودهای آن ؛ قطعا و قهرا قطار قیام مردم در ۱۴۰۲ به زودی حرکتش را آغاز خواهد کرد و نباید تردید کرد که این قطار در استمرار قیام‌های پیشین ایران عزیز را به آزادی و دمکراسی خواهد رساند و خامنه‌ای سرنوشتی جز سرنگونی نخواهد داشت.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید